الثلاثاء

1446-12-07

|

2025-6-3

بسم الله الرحمن الرحیم

 

نویسنده:

شیخ دکتر علی محمد صلابی معاون دبیرکل اتحادیه جهانی علمای مسلمان

مترجم: سیدمسلم لبیب

 

نامه‌ی سرگشاده به پاپ؛ پاپ فرانسیس، در رابطه با نسل کشی در غزه و فلسطین.

عالیجناب پاپ!

ماریو برگولیو فرانسیس، اسقف رم و رهبر معنوی کلیسای کاتولیک!

سلامی پر از سلامتی، آرامش و نیک خواهی بر همه‌ی انسانهای صالح و نیک‌منش در این گیتی باد، اما بعد:

این پیام را با توجه به قتل عام و مجازات دسته جمعی اشغالگران اسرائیل و حامیان آن علیه مردم فلسطین و غزه به شما می فرستم، به  امید اینکه برای شما طنین انداز شود، تأثیر خوبی بر روح شما بگذارد و به پایان بخشیدن رنجها و دردهای انسانی در فلسطین کمک کند زیرا انگیزه‌ی این امر انسان دوستانه و اخلاقیست  و باعث نزدیکی به آفریدگار بزرگ است.

جناب پاپ!

در زمانی این نامه را می نویسم که ارزش ها، اصول و آموزه های عیسی مسیح (علیه السلام) در یکی از محبوب ترین نقاط زمین برای او و در زادگاه قوانین آسمانی "فلسطین" هتک حرمت می شود.

آنهم به دست ارتش اشغالگر اسرائیل و متحدانش که از انواع سلاح ها استفاده می کنند و اوج وحشی گری و کشتار را علیه اقشار آسیب پذیر به نمایش می‌گذارند و از بمباران کودکان، زنان، سالمندان و افراد بی گناه لذت می برند. آنها غیرنظامیان بی دفاع را محاصره می کنند، آنها را به گرسنگی می کَشند و دارو، آب، غذا و برق آنها را در شهر غزه قطع می کنند.

جناب پاپ!

آنچه باعث شوک بر روح آدم می‌شود اینست که همه‌ی این اتفاقات با حمایت و تبریک گویی های کشورهای «مسیحی» غربی مانند ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، ایتالیا، فرانسه و آلمان رخ می‌دهد، کشورهایی که قانون اساسی آنها دم از ارزش های والای انسانی می‌زنند و مرجع اخلاقی، عاطفی و معنوی «مسيحيان» بشمار می‌روند. اینان به سکوت در برابر قتل عام های هولناک و تلخی که علیه غیرنظامیان بی دفاع صورت می‌گیرد بسنده نکردند، بلکه جان و مال و اسلحه‌ی خود را فدای اسرائیل اشغالگر کردند. انواع حمایت های سیاسی و اطلاعاتی و لجستیکی به نفع این تجاوز ناعادلانه انجام دادند.

و در این فاجعه ی انسانی که مغایر با مواهب بهشتی و مغایر با رویکرد پیشوایان تمدن بشری از جمله دو پیامبر خدا، ابراهیم و موسی (علیهما السلام) است آستین جنایت بالا زدند با آنکه در صحیفه های شان از زبان پروردگار بخشنده ی مهربان ما «آفریدگار جهان و انسان» در قرآن‌کریم چنین آمده است:

"آيا خبر كرده نشد به آنچه در صحيفه هاى موسى است* و نيز از آنچه بر ابراهيم وفادار نازل شد؟* كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نكشد* و اینکه نيست براى انسان جز آنچه را با سعى و عمل به دست مى آورد* ‌و به اینکه [نتیجۀ] تلاش او به زودى دیده می‌شود* سپس [خدا] او را با پاداشى کامل‌تر پاداش مى‌دهد./ سوره نجم

تمام پیامهای معتبر آسمانی و دعوت پیامبرانی جون نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پایه های زندگی را بر اساس عدالت و صلح بیان کردند، هیچ کسی نباید بار دیگری را به دوش بکشد. چگونه می توان این مجازات دسته جمعی، کشتارهای هولناک و جنایت صهیونیستی را که در  حدود 4700 غیرنظامی، 1873 کودک، 1023 زن، 187 سالمند و ده ها نفر  که در غزه زیر آوار شدند را، انجام داد؟  در میان جهل و سکوتِ اکثریت رهبران، نهادهای غربی، مراکز مذهبی و کلیسا ها، رسانه ها و مراکز حقوق بشر، انگار فلسطینی هایی که جان باختند، انسان نبودند!؟

جناب پاپ!

ما به درخواست های شما مبنی بر باز کردن راهروهای بشردوستانه برای کمک به محاصره شدگان در نوار غزه عمل کردیم، ما اظهارات کاردینال پیترو پارولین وزیر امور خارجهٔ واتیکان را دنبال کردیم که گفت: اولویت واتیکان آزادی گروگان‌های است که نزد حماس میباشند و واتیکان آماده‌ی هرگونه میانجیگری است. وی در مصاحبه با رسانه های واتیکان گفت: حمله‌ی حماس غیرانسانی است!

 وی گفت: «حتی دفاع مشروع نیز باید متناسب‌ با موازین و قوانین باشد!» همچنین اظهاراتی را شنیدیم که از سوی الی کوهن، وزیر امور خارجهٔ دولت اشغالگر اسرائیل منتشر شد، وی گفت: «انتظار می‌رود که واتیکان بیشتر نگران رنج اسرائیل باشد.»

ما تعجب می کنیم که اولویت رهبری واتیکان آزادی گروگان ها است ولی هیچ اشاره ای به لزوم توقف کشتار غیرنظامیان توسط ارتش اسرائیل نمی کند. آیا رنج کشته شدگان، مجروحان، آواره‌ها، گرسنگان و مصیبت‌های بسیاری که باعث از بین رفتن خانواده‌ها شده، برابر است با رنج گروگان‌های اسرائیلی!؟ (شما کلاه تان را قاضی کنید و بفرمایید که) آیا بیانیه های رسانه ای و مواضع فروتنانه ی شما جلو درد و رنج انسانی و جنایات هولناک غزه و فلسطین را خواهد گرفت؟ آیا برای دفع تجاوزات اسرائیل که طی چند دهه اشغال فلسطین عمداً مسیحیان و مسلمانان را مورد آزار و اذیت قرار داده و به مقدسات آنها توهین کرده است، کافی است؟!

آیا جناب پاپ از اقدامات مکرر نژاد پرستانه ی صهیونیست ها علیه زائران مسیحی که به بیت المقدس می آیند و ممانعت از رسیدن آنها به کلیسا برای ادای نماز و مناسک مذهبی شان که بنام "شنبه مقدس" و  "عیدپاک" نامیده می شود  بی‌خبر است؟" (و آیا پاپ) از حملات آنها به کلیساهای مسیحی تاریخی در قدس، بیت لحم، ناصره، و الخلیل، از جمله حملات به "کلیسای رستاخیز"، "کلیسای مقبره"، "کلیسای مسیحیت" در بیت لحم، و " کلیسای بشارت» در ناصره، بی خبر است!؟ و نیز آیا از حمله و تجاوز شهرک نشینان اسرائیل به دیوارهای کلیسای ارامنه در شهر قدس، نوشتن عباراتی در مورد مرگ اعراب، ارامنه و مسیحیان و اینکه بیت المقدس فقط متعلق به یهودیان است بی‌خبر میباشد!؟

آیا می توان به محکومیت تف های یهودیانِ بی خانمان بر روی روحانیون مسیحی در قدس اکتفا کرد؟ درحالیکه زیر نظر نیروهای اشغالگر و بدون هیچ گونه حمایتی از مسیحیان بر تعداد آنها افزوده می‌شود و به یک عادت روزمره برایشان تبدیل شده است. آیا شواهدی بزرگتر از حملات وحشیانه به غزه وجود دارد که در آن بمباران اسرائیلی بیمارستان معمدانی را هدف قرار داده و ویران نموده و کلیسای ارتدکس یونانی پورفیریوس در غزه را تخریب کرد؟ همچنان که اسرائیل اشغالگر مساجد مسلمانان را ویران می‌نماید و تعداد آنها به 31 مسجد می‌رسد، که از جمله 26 مسجد در بطور کلی ویران شده است.

پس چگونه این اظهارات به تنهایی می تواند برای پایان دادن به آنچه اتفاق می افتد کافی باشد؟ در حالی که هر کس آنها را با دقت بخواند می بیند که قربانی را با جلادی برابر می دانند. ضمن اینکه ده ها تخلف و جنایات اسرائیل اشغالگر علیه جمعیت مسلمان و مسیحی فلسطین از ابتدای اشغال فلسطین در سال ​​1948م نادیده گرفته شده است.!

جناب پاپ!

کودکان، پیر زنان و پیر مردان به چه گناهی در این مجازات دسته جمعی ظالمانه که ناقض حقوق بشر، قوانین بین المللی و قوانین الهی است شهید می‌شوند؟ این اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل تأیید گر نفاق و دوگانگی کشورهای غربی نسبت به آزادی، حقوق بشر و زندگی شایسته است. و بدنامی است برای تمدن غرب و ارزش‌های والای حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) .

براستی جناب پاپ باید در برابر این چالش تمدنی و اخلاقی، صدای تان برای محکومیت و تقبیح این تجاوز و افشای این جنایات بلند میشد. باید جانبداری از انسانیت می‌کردید فارغ از رنگ، نژاد و عقیده‌. این همان امانت معنوی «تاریخی» است که باید در ترویج مفهوم صلح، عدالت و حمایت از مظلوم در برابر کسانی که با بدترین انواع جنایت و تبعیض، چهره‌ی انسان و تمدن او را و نقش او را مخدوش می کنند حفظ شود.

جناب پاپ!

رویکرد همه‌ی انبیا و پیامبران، از حضرت آدم علیه السلام تا سرورمان نوح، ابراهیم، ​​اسحاق، یعقوب، یوسف، هارون، داوود، سلیمان، زکریا، یحیی، عیسی و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) انکار ظلم و بی عدالتی بوده است و سر مشق شان جانبداری از ارزش های انسانیت به معنای والای آن یعنی آزادی، عدالت، کرامت، حقوق بشر و حفظ حقوق بشر، حفظ ثروت، ناموس، خون، نسب و... بوده است.

آیا گفتار و صدای شما برای توقف استبداد و حمایت از مظلومینی که  در این ظلم و مجازات دسته جمعی شهید می‌شوند بلند و پابرجا است ؟!

جناب پاپ!

تاریخ بشریت که خداوند متعال در قرآن کریم و کتب آسمانی خود آنرا حفظ کرده است، برای ما بیان می‌دارد که زمانی یکی از فرزندان آدم برادرش را کشت و از آن پشیمان شد و این داستانش عبرت ها و درس های روشنگری دارد، بدون شک این‌ عملکرد وی سبب شد با خشم خدا مواجه شود زیرا قتل و کشتار فساد و تباهی در زمین است که این نیز با رویکرد و تعالیم مسیح (علیه السلام) و همچنین اسلام منافات دارد چنانچه خداوند متعال می‌فرماید:

و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامی که هر کدام، کاری برای تقرّب (به پروردگار) انجام دادند؛ امّا از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد؛ (برادری که عملش مردود شده بود، به برادر دیگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم کشت!» (برادر دیگر) گفت: «(من چه گناهی دارم؟ زیرا) خدا، تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد! اگر تو، به تهدیدت جامه‌ی عمل بپوشانى و دست به کشتن من دراز کنى، من هرگز مقابله به مثل نخواهم کرد و دست به قتل تو نمى گشایم. چرا که من از پروردگار جهانیان مى ترسم و هرگز دست به چنین گناهى نمى آلایم. بلکه مى خواهم تو بار گناه من و خویش را به دوش بکشى. (و مسلماً با قبول این مسئولیت بزرگ) از دوزخیان خواهى بود و همین است جزاى ستمکاران. نفس سرکش قابیل او را مصمّم به کشتن برادرش کرد و او را کشت. و بر اثر این عمل از جمله‌ی زیانکاران گشت. سپس خداوند زاغى را فرستاد که در زمین جستجو مى کرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. فریاد بر آورد:

اى واى بر من! آیا من باید از این زاغ هم ناتوان تر باشم و نتوانم همانند او جسد برادرم را دفن کنم؟ سرانجام از کرده ی خود نادم و پشیمان شد. به همین جهت، بر بنى اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین، بکشد، چنان است که گوئى همه‌ی انسان ها را کشته، و هر کس، انسانى را از مرگ رهائى بخشد، چنان است که گوئى همه‌ی مردم را زنده کرده است. و رسولان ما، با دلائل روشن براى ارشاد آنها آمدند، اما بسیارى از آنها، پس از آن در روى زمین، تعدّى و اسراف کردند.( المائده. ۲۷- ۲۹).

خداوند متعال در کتب آسمانی خود برای ما روشن می کند که هر کس جانی را به غیر از قصاص یا برای فساد در زمین بکشد، گویی همه‌ی مردم را کشته است، پس کسی که هزاران زن‌، کودک و  سالخورده ی بی گناه و بی دفاع در غزه و فلسطین و جاهای دیگر را بدون هیچ رحم و شفقتی بکشد چگونه است؟ همه‌ی اینها در حالی رخ می‌دهد که فرزندان انسانیت و حاملان پیام صلح در غرب و شرق تماشاگر اند و شما نیز در راس این تماشاگران هستید جناب پاپ!

 

جناب پاپ!

  شخصیت شما از نگاه ويژگي هاي معنوی، اصول بشردوستانه و پیام های تمدنی برای بسیاری از مسیحیان جهان، به ویژه جوامع غربی، الگو است. سکوت شما یا سخنان خجالت رویانه ی شما در مورد قتل عام ها، آوارگی ها و پاکسازی مسلمانان از فلسطین، مفهوم صلحی را که شما و رجال دین مسیحیت در محافل و برنامه های تان مردم را به آن فرا می خوانید، معکوس نشان میدهد. و اگر شما این کشتار را عادلانه میدانید پس این خودش یک فاجعه است، و من فکر نمی کنم که در ادبیات مسیح یا پیام های آسمانی چیزی وجود داشته باشد که قتل و قصاص را جز به حق مشروعیت ببخشد.

جناب پاپ!

ما امتی متعلق به دینی  هستیم که بی عدالتی یا تجاوز علیه یک انسان را صرف نظر از فرهنگ، عقاید، مذهب یا قومیت او نمی‌پسندد و دوست ندارد. ما متعلق به تمدنی هستیم که به صلح، برادری، مهر ورزی، بردباری و همزیستی مسالمت آمیز باورمند است.

من نمونه های زیادی از تاریخ اسلامی و رویکردهای بشردوستانه مسلمانان را ذکر نمی کنم  و فقط قسمتی از داستان اولین فتح بیت المقدس را در زمان خلیفه‌ی راشده عمر بن بن خطاب (رضی الله عنه) یاد آور میشوم، آن‌گاه که وی شگفت انگیزترین نمونه های بردباری دینی و برادری انسانی را به نمایش گذاشت و در آنجا با مسیحیان در جلسه ای همزیستی، محبت و شفقت ملاقات کرد.

آنان پیمان بستند که امنیت  قوم ایلیا( اهل قدس) همچون امنیت خودشان گرفته خواهد شد، اموالشان، کلیساهایشان، صلیب‌هایشان، بیمارانشان، غیر نظامیان شان و بقیه فرقه‌هایشان در امان خواهد بود، کلیساهایشان اشغال نمی‌شود، و از بین نمی رود. مصلوب‌هایشان و هیچ یک از اموالشان از بین نمی‌رود، مجبور به پیروی از دین دیگری نمی‌شوند و به کسی آسیبی نمی‌رسد. از این رو، امیرالمؤمنین عمر بن خطاب در زمان قدرت مسلمانان علاقه مند حاکمیت آزادی عقیده در جامعه بود.

و ما امتی هستیم که در مراحل مختلف تاریخ خود دارای فرهنگِ بخشش، گذشت و نیکوکاری هستیم، چنان که سلطان صلاح الدین ایوبی رحمه الله هنگام آزادسازی بیت المقدس بهترین نمونه های اخلاق و مدارا را  با دشمنان صلیبی خود ثبت تاریخ کرده است. چنانچه خانواده وی نیز در ستایش اخلاق لشکر مسلمانان در فتح قدس شهادت میدهند.

تاریخ نگار آمریکایی جیمس وستون میگوید: سربازان سلطان صلاح الدین ایوبی در فتح بیت المقدس، سال 1187 میلادی رفتاری مثال زدنی داشتند. صلاح الدین ایوبی با خود عهد کرده بود گذشت نماید و انتقام جویانه رفتار نکند چنانچه صلیبی ها در جنگ اولی سال ۱۰۹۹ م انجام دادند. بردباری و گذشت او نسبت به سایر ادیان و اماکن مقدس دین مسیحیت را همه به یاد دارند و در ذهن تاریخ ثبت‌ است. پر واضح است که اقدامات و عملکرد وی نمونه و نشان از رفتار نیک او است. به خاطر همین بخشش و رفتار خوبش با دشمنان است که وی را تا ابد به مهربانی و بردباری و حکمت مشهور کرد.

همانطور که استفان رنسیمان مورخ و فیلسوف فرانسوی می‌گوید: «مسلمانان موفق و پیروز به راستی و انسانیت مشهور بودند، اروپاییانی که هشتاد و هشت سال  در خون غوطه‌ور بودند، اکنون‌ بخاطر حکومت عادل صلاح الدین ایوبی هیچ خانه‌ای غارت نشده است و هیچ آسیبی به کسی نرسیده است، سربازان به دستور صلاح الدین در خیابان ها می‌چرخند، امنیت شهر را می‌گیرند و دروازه ها از هرگونه حمله به مسیحیان جلوگیری می کنند.

مورخ فرانسوی رنه گروسه کلمه به کلمه بیان می‌کند و می‌گوید: صلاح الدین ایوبی برخلاف صلیبیان با شرافتش، با احساس انسانی و با روحیه‌ی جوانمردی اش به وعده های خود عمل کرد و تحسین مورخان لاتينی که وقایع آن دوره را بازگو می کردند را بر انگیخت. گروسه ادامه می دهد و می گوید: «برخی مسلمانان متعصب از صلاح الدین خواستند معابد مسیحیان را ویران کند و کلیسای مقبره مقدس را به هدف لغو زیارت مسیحیان معتقد به تثلیث تخریب کند، ولی او آنها را از این کار منع کرد و  سخن تاریخی اش را گفت:

چرا خرابی و ویرانی به بار آوریم، تا زمانی که هدف آنها عبادت جایگاه صلیب و قبر مقدس است نه بنای بیرونی؟ و حتی اگر بناها با خاک یکسان شوند باز هم فرقه‌های مختلف مسیحی از تلاش خود برای رسیدن به این مکان دست نخواهند کشید. پس بگذارید همان کاری را کنیم که  خلیفه‌ی مسلمانها عمر بن خطاب کرد و آن اینکه ساختمان‌ها را هنگام فتح بیت المقدس در سال‌های اولیه اسلام حفظ کرد."

گروسه در این باره می گوید: هر آنچه این سلطان بزرگ از آزادی عقیده و اندیشه می‌گوید در عبارت زیبای فوق برجسته شده است».

جناب پاپ!

ما بر این باوریم که دفاع ما از مظلومان، چه مسلمان و چه انسان های دیگر، یکی از عوامل نزدیکی ما به خالق هستی است، خدایی که خود را به بهترین نحو معرفی کرده است خدایی که دارای نام های زیبا و صفات والا است. سرانجام همه‌ی آفریده ها به سوی خدا باز می گردند و او آنها را در برابر اعمال نیک و بدشان بازخواست می کند و پس از انتقال از دنیای ترسناک برزخ در روز قیامت به بهشت ​​یا جهنم روانه می شوند.

جناب پاپ!

پیشرفت بزرگی که در تمدن و ارزش های غربی از جانب نویسندگان، مورخان، رجال دین و تحریف کنندگان وابسته به صهیونیسم  رخ داده و ادعاهای نادرست آنها درباره نظریهٔ معبد سلیمان و سرزمین موعود باعث شده که امروز خون بی گناهان به ناحق ریخته شود( این است پیشرفت شان واقعا؟). بدانید که اینها دروغها و انحرافاتی بیش نیست که بسیاری از روحانیون و باستان شناسان مسیحی در تحقیقات علمی و عینی خود با آن مخالفت کردند و حتی  برخی یهودیان نیز با آن سر مخالفت بلند نمودند که بگونه ی مثال( نه از باب حصر) اشاره می‌کنیم به باستان شناس اسرائیلی، اسرائیل فلینتشتاین، از دانشگاه تل آویو، که نظرش را تعدادی از پژوهشگران یهودی و غربی نیز به اشتراک گذاشتند، وی می‌گوید:

تمام کاوش ها و حفاری ها در زیر کوه معبد، مسجد الاقصی و مسجد قبه الصخره حتی یک دلیل بر صحت سرزمین موعود و داستان هیکل سلیمان عليه السلام نیست و کسی دلیلی در این مورد ارائه نکرده است.

پروفسور زائف هرتزوگ، باستان شناس مشهور از دانشگاه تل آویو، که در بسیاری از کاوش ها و مأموریت های باستان شناسی در قدس، اریحا، و مناطق وسیعی از فلسطین شرکت داشت، تحقیقاتش او را به یک نتیجه رساند: « اکنون زمان توقف جستجو برای چیزی که وجود نداشته است رسیده.»( یعنی هیکل سلیمان دروغی بیش نیست، کنار بگذارید آنرا).

خاخام کن اسپیرو، که دانشجویان مذهبی یهودی را از سرتاسر جهان به اریحا می آورد، نیز اعتراف می کند که شواهد علمی برای صحت داستان های یهودی در مورد سرزمین موعود ناقص و یا تقریبا ضعیف است.

اینها حقایقی است که توسط کشیش معروف دکتر مونتر اسحاق، رئیس دانشگاه انجیل بیت لحم و کشیش کلیسای لوتری عیسی مسیح، در کتاب بسیار مهمی تحت عنوان "سرزمین موعود" تایید شده است.

باستان شناس ایرلندی-آمریکایی، جان دومینیک کراسان نیز همین اعترافات و قناعت را در مورد  خیالی بودن "وعده های تورات" را دارد.

 

جناب پاپ!

اینها برخی از دلایل و نشانه هایی است که ما را وادار می‌کند بر اهمیت انصاف و پایبندی به حقایق تاریخی که اساس آن بر شواهد عقلی و منطقی است باورمند باشیم. بدون شک مردم فلسطین مردمی اصیل و دارای حقی تاریخی هستند که این امر آنها را وا می‌دارد  تا به سرزمین خود متمسک باشند و از شرف و مقدسات خود دفاع کنند و باعث می‌شود که ما برای آنها حق بدهیم تا به میراث فرهنگی اسلامی خود در برابر ظالمانی که بر اساس دلایل دروغین  دست به اشغال فلسطین زدند پایبند باشند.

جناب پاپ!

شرایط سخت انسانی که مردم فلسطین از سر می گذرانند، شما را از منظر انسانی و اخلاقی باید وادار کند که در موارد زیر پیش قدم شوید:

۱- رد آنچه برای غیرنظامیان بی گناه در فلسطین و غزه رخ می دهد و اهمیت بر حفاظت آنها به دور از میدان های جنگ.

۲ – رد و محکومیت تخلفات غیر انسانی از جمله تخریب مساجد، کلیساها، مدارس، بیمارستان ها، مراکز مدنی، نانوایی ها، ایستگاه های برق، راه های حیاتی، ایستگاه های آب و محله های مسکونی امن و حفاظت از پناهگاه "آنروا" برای غیرنظامیان آواره.

۳ – رفع محاصره‌ی ظالمانه ی که بر مردم غزه از سال 2006 تاکنون ادامه داشته است و پایان دادن به رنج های انسانی مردم فلسطین به طور کلی.

جناب پاپ!

ما این پیامها را بدون داده های علمی و تاریخی و دیدگاهی که اصول همکاری، گفتگو و مدارا را تثبیت می کند، نمیفرستیم. بلکه ما بگونه ی دقیق در مورد مواجهه و مقابله‌ی دعوت عیسی مسیح عليه السلام با ظلم و فساد را خوب می‌دانیم و رویکرد اسلام در تحقق صلح و عدالت و برادری انسانی پر واضح است.

ما به دعوت حضرت داوود و سلیمان علیهماالسلام ایمان کامل داریم. شواهد قطعی وجود دارد که بر حق بودن فلسطینیان بر سرزمین فلسطین را نشان می‌دهد و این اعتقادات و مبانی باعث می‌شود ما برای تفاهم و گفتگو بین فرهنگ ها، تمدن‌ها و اعتقادات آماده شویم، به‌جای اینکه نگاه تهاجمی یک جانبه داشته باشیم که این نوع دیدگاه برای بشریت رودخانه‌هایی از خون را به بار آورده و آثار روانی، اجتماعی و مادی را برجای گذاشته است.

ویرانی، ترس و خشونت در مناطق بسیاری از کره زمین گسترش یافته و پیوندهای ارتباطی بین مردم و فرهنگ ها بریده شده است که اینها همه مخالف دعوت عیسی مسیح (علیه السلام) و مخالف پیام محمد صلی الله علیه وسلم که خاتمه بخش پیام های آسمانی برای صلح، عشق، همکاری، خلافت و آبادی جهان است میباشد.

والحمد لله رب العالمين.

07 ربیع الاخر 1445 ق

/ 22 اکتبر 2023 م.

 


مقالات ذات صلة

جميع الحقوق محفوظة © 2022